loading...
شکوه بختیاری
آخرین ارسال های انجمن
سجاد محمدی منجرموئی بازدید : 1669 پنجشنبه 20 شهریور 1393 نظرات (0)

ایشان دیپلم ادبیات و کارمند ارتش است که اکنون دوران بازنشستگی خود را سپری می کند. استاد علی حافظی 25 شهریور 1334 در شهرستان مسجد سلیمان محله خواجه آباد بی بی یان متولد شد.

((عمویی داشتم به نام ولی که نی هفت بند می نواخت .و من پیوسته به نوای او گوش می دادم.

علاقه من به این ساز روز به روز بیشتر می شد تا اینکه عموی دیگرم که محصولات لبنی را را به شهر می برد یک روز از شهر برایم یک فولوت آورد. من هرروز با آن فولوت سرگرم بودم و از روی نغمه هایی که از نی عمویم میشنیدم تقلید می کردم. پس از آن نیز از صدای سحرگونه نی استاد کسایی که آن زمان از رادیو پخش می شد الگو گرفتم و در تمامی عمر استادی نداشتم که از او چیزی بیاموزم.

معلمی داشتیم به نام بیگلری. او روزی یک نی به من هدیه داد و بعد مرا تشویق کرد تا در مسابقات دانش آموزی مسجد سلیمان شرکت کنم. شرکت کردم و اول شدم. بعد از انقلاب در جشنواره موسیقی مقامی خوزستان نیز اول شدم. سال 1369 در جشنواره نی نوازان کشور که با داورری بزرگانی چون استاد کسایی انجام پذیرفت، دوم شدم. هیچگاه از خاطرم نمی رود که آن روز در پایان اجرا فقط یک نفر برای تشویقم دست زد و اما آن یک نفر کسی نبود به جز پدر نی جهان استاد کسایی.))

ایشان تا پیش از آشنایی  با استاد بهمن علاءالدین  موسیقی سنتی کار می کرد و پس از آن به سفارش بهمن علاءالدین فقط به موسیقی بختیاری پرداخت.

استاد در مورد اولین برخوردش با بهمن علاءالدین چنین می گوید (( در سال 1365 در یکی از تالارهای اهواز هنگام نوازندگی در آواز بیات ترک شخصی نزد من آمد و گفت من بهمن علاءالدین هستم و از نوع نوازندگی شما خوشم آمده و می خواهم با شما ملاقاتی داشته باشم تا با کارهای یکدیگر بیشتر آشنا شویم.اولین ملاقات ما بیش از هشت ساعت به طول انجامید و ایشان آهنگ هایی را که خودشان ساخته بودند اجرا کردندو من هم ایشان را با نی همراهای می کردم. از همان روز کار ما شروع شد و بنده افتخار این را پیدا کردم تا در  چهار کاست هی جار،تاراز،برافتو، آستاره ایشان را همراهی کنم و در بسیار از کنسرت ها در کنارش باشم. صدای او به لحاظ موسیقی بسیار گرم بود چنان که گویی صدای او سال ها برای اینگونه خواندن تعلیم داده شده بود.

 ویژگی های علی حافظی که او را از سایر نوازندگان جدا می کند:

 آوردن جمله های کهن ترین ساز بختیاری توشمال در نی کار بسیار دشواریست چرا که توشمال و نی خیلی با هم از لحاظ وسعت صدا پرده ها و ... با هم فاصله دارند .اما با این کار با شنیدن صدای نی او شما را با زبان نی به سالهای پیش تر و وارگه های قدیمی و عاشقی های کهنه و داس و درو برزگری  می برد .و خاطرات مرده در دل کوه دشت ها های کوچیدن را یاد می آورد.

2. یافتن سبک گمگشته بختیاری در موسیقی سنتی(بخصوص نی) که از  ابداعات اوست .طوری که خیلی راحت اکنون می شود فهمید که اینطور نوازندگی خاص بختیاری هاست به عبارت بهتر موسیقی علی حافظی مارک دارد.

3.سرعت او در نوازندگی : آنان که نی کار می کنند میدانند که سرعت در نوازندگی نی خیلی مهم است اما نه طوری که ریتم و زیبایی را از کار بگیرد اکثر اوقات دیده شده در نوازندگی ها ی دیگران وقتی که نوازندگی سرعت می گیرد زیبایی و دلنشینی از دست می رود و ریتم ها تقریبا گم و یا کمرنگ            می شوند اما استاد حافظی این دو را با سرعت زیاد و دلنشینی خاصی در کنار هم قرار داده

4.انجام بعضی کارهای جدید و نشد در نوازندگی نی: مثل کنسرت اهواز رنگ (دقیقه 16 در فیلم این کنسرت) که هنگام جواب  آواز ( آخی هالو زال خو ایگوهه بس بگرین گوش) در یک رفت رو برگشت دو نوع انگشت گذاری را باهم ترکیب می کند که خیلی ها خواستند این کا را تقلید کنند  اما نشد.

استاد علی حافظی که از آلبوم هی جار همراه استاد علاءالدین(مسعود بختیاری)بوده اند در روز خاکسپاری استاد علاءالدین در امامزاده طاهر کرج و در ۱۳ آبان ۱۳۸۵ ترانه ای که از قبل آماده داشت را به یار همیشگی اش تقدیم کرد.

وی وقتی پشت تریبون رفت ابتدا با چشمانی اشک آلود گفت؛"بهمن فکر نمیکردم برات ساز چپی بزنم"سپس با همان حال و هوا به نواختن ساز چپی با "نی" اش پرداخت. در انتها کوروش اسدپور خواننده توانای ایل آن قطعه شعر معروف(سرودهٌ استاد حافظی) را بهمراه نوای "نی" استاد حافظی خواند؛

 مُو غَریوِ ای وُلاتُم که نَدارُم رَه به جایی

هر چِه اَمداد ایزنُم نیرَسِه به جایی

آسِمون اَور گِرِه دُنیانِ کِرد تَنگ

چُونُو که هیچ کی نِ هیچ نیکُنِه بَنگ

آسمون اَور گِره دُنیانِ کِرد سَرد

مو چِطور دل خوش کُنُم لا ای همه بَرد

روزگار وا گِلِ سُور ایا نِهامون

هُمدورُنگِ لیشِهِ بِوَنِه به جامون

روزگار چه زُم ایخو که خوم نَدونُم

بَفتیِه با تالِ غَم تَمدارِ جونم

روزگار چه زُم ایخو مَر خُوم نَدونُم

ایزنی کَر کیتِ غَم به اُستُخونُم

اِی دِل اِی باور مَکُن دنیا خَش اُو بُو

چالِ سَردِ ایلمون پُر زِ تَش اُو بُو

دادُم اِی بیدادُم اِی دیدی چه کِردُم

گِمونِ روزِ چینوُ به خُوم نَکردُم

دادُم اِی بیدادُم اِی مَندُم خُومِ تَک

مَر قیامت بِنِشونِمون کِلِ یَک

و چقدر با حال و هوای مردم همخوانی داشت...

این قطعه آوازی در آلبوم بهیگ بصورت بدون کلام و در ابتدای طرف دوم کاست(آهنگ ششم) آمده است و باز هم استاد حافظی با نفس گرم خود شنونده را به همان روزهای غم انگیز می برد.روزهایی که باید بدون یار دیرینه اش و بدون آن صدای جاودانه سَر کند.حالا واقعا استاد حافظی و آن "نی" اش تنها هستند...

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
فعالیت های رسانه شکوه بختیاری در فضای مجازی در جهت گسترش فرهنگ بختیاری و اتحاد قوم بزرگ لر
سایت شکوه بختیاری
فروشگاه اینترنتی شکوه بختیاری
کانال تلگرام شکوه بختیاری
شکوه بختیاری در اینستاگرام
شکوه بختیاری در فیس بوک
شکوه بختیاری در تویتر
شکوه بختیاری در یوتیوب
شکوه بختیاری در آپارات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 122
  • کل نظرات : 156
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 169
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 190
  • بازدید امروز : 79
  • باردید دیروز : 564
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 12,614
  • بازدید سال : 82,655
  • بازدید کلی : 1,913,456
  • کدهای اختصاصی