با عضویت در خبرنامه ایمیلی شکوه بختیاری میتوانید مطالب سایت شکوه بختیاری را در ایمیل خود دریافت کنید فقط کافیست بر روی لینک و یا بنر زیر کلیک کنید و با ثبت ایمیل خود ثبت نام کنید:
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
3 | 6508 | omran |
![]() |
1 | 2246 | 654321 |
![]() |
0 | 1359 | 123456789 |
![]() |
0 | 3315 | chida |
![]() |
1 | 1565 | admin |
![]() |
1 | 1968 | admin |
![]() |
1 | 2049 | admin |
![]() |
1 | 3858 | admin |
![]() |
3 | 1814 | alireza |
![]() |
5 | 1553 | chida |
![]() |
0 | 1805 | mazi |
![]() |
1 | 1474 | mazi |
![]() |
2 | 1474 | mazi |
![]() |
0 | 1347 | chida |
![]() |
5 | 29836 | chida |
![]() |
1 | 1239 | chida |
![]() |
0 | 953 | admin |
![]() |
0 | 847 | admin |
![]() |
1 | 1250 | mazi |
![]() |
1 | 901 | chida |
بيوگرافي داود حیدری پبدنی(پژوهشگر فرهنگ و تاریخ بختیاری)
داود حيدري پبدني فرزند آمیرزاناصر یکی از سه "میرزا "ی معروف و فرهیخته شاخه هفت لنگ بختیاری در یکی از واپسین روزهای سرد زمستان در خانواده اي اصيل و متدين در روستاي منصور آباد تنگزي در کنار یکی از سرچشمه های زاینده رود(پرُک) واقع در کوهساران پر برف بختیاری از توابع شهرستان كوهرنگ ديده به جهان گشود. پدر ایشان فرزند آمنصور پبدنی یکی از رجال بزرگ بختیاری بود که در انقلاب بزرگ مشروطیت حضور موثر داشت و مادرش دختر پرویزخان و نوه نصراله خان (از شهدای بختیاری انقلاب مشرطه) ونواده علی صالح خان بختیاروند(بهداروند) بود .
خانواده ایشان در سال 1351 به شهرکرد نقل مکان کردند . وي تحصيلات ابتدائي، راهنمائي و متوسطه خود را در شهركرد به پايان رساند و در سال 1363 پس از پایان تحصیلات متوسطه عليرغم پذيرش در دانشگاه، داوطلبانه همزمان با برادران بزرگترش در جبهه هاي حق عليه باطل حضور يافت و 26 ماه درسنگر دفاع از اسلام و حريت ملت ايران در كوههاي صعب العبور حاج عمران و اشنويه ، افتخار حضوردر کنار سردار شهید صیاد شیرازی وشهیدان هم استانی اش از جمله شهید داریوش بیداریان ، شهید بیژن شاهین فرد ... رایافت. پس از برگشت از جبهه در امتحانات ورودی استخدامی چند نهاد از جمله ؛اداره دارایی، بانک ملی، استانداری، بانک صادرات ، شرکت مخابرات و شرکت گاز شرکت نمود. وی علیرغم قبولی وپذیرش در همه این آزمونهای استخدامی آن هم زمره پنج نفر اول،بدلیل عشق وعلاقه به شغل معلمی که آن زمان از جایگاه اجتماعی بالایی در جامعه برخوردار بود را برگزید.
وی پس از دوسال وچندماه حضور درجبهه های جنگ تحمیلی به ادامه تحصیل دررشته زبان وادبیات فارسی پرداخت و در سال 1369 موفق به اخذ ليسانس و سپس تحصيلات خود را در مقطع فوق لیسانس درسال 1385 به پایان رساند. ایشان طی مدت 25 سال به امر تدریس در مدارس متوسطه و دانشگاههای استان چهار محال بختیاری و اصفهان و همچنین مدیریت اجرایی و سر گروه آموزشی فعالیت داشته اند .علاوه براین ایشان شاهنامه پژوه و مدرس دانشگاه و يكي از محققين و نويسندگان استان و کشور مي باشد.
ایشان پژوهشگری است گه شیفتگی وی به تاریخ و فرهنگ دیار اهورایی ایران زمین انگیزه ای شد تا اولین اثر خود را با عنوان تازیانه های آز در راستای ادای دین به معمار تاریخ و فرهنگ ایران، حکیم فرزانه توس در سال 1388 به چاپ رسانید و در ادامه ؛ تاریخ سراسر ستم ستیزانه و فرهنگ بی بدیل قوم و سرزمین کهن بختیاری نیز وی را وا داشت تا با یک دهه تحقیق وپژوهش ، تاریخ گمشده و سرزمین پاره پاره شده ی یختیاری را به رشته ی تحریر درآورد. از این نویسنده علاوه بر ارائه مقالات متعدد در جرايد استاني و كشور، در چندين همايش ملي از جمله بزرگداشت حکیم فرزانه توس ابوالقاسم فردوسی در لردگان درسال 1385 و نجف آباد پیرامون معرفی جنبه های مختلف شاهکار ماندگار شاهنامه در سال 1389و همایش بزرگ "گوگری" در سال 1393 در شهرکرد و ... به سخنراني پرداخته است. از انجا که که بیشتر وقت ایشان صرف فعالیت های پژوهشی شده است و همچنین بنا به دلیل شخصی تا کنون از پذیرفتن مناصب اجرایی خودداری کرده است.
آثار زیر از ایشان آثار زیر منتشر شده است :
الف) کتابها:
1-" تازیانه های آز و یلان حماسه ساز "داود حیدری پبدنی ، شهرکرد ، انتشارات مرید ،1388
2- تاریخ گمشده ی بختیاری (بختیاری در فراسوی هزاره ها) ، اصفهان، انتشارات دارخوین 1394
3 – افلاکیان زاگرس آماده چاپ
ب)مقاله های تحقیقی
"عبرت ناپذیری و اشتباه تا کی؟"،
"آن سوی شب یلدا "،
"شاهنامه ی فردوسی سند هویت ملی "
"ستیز داد اهورایی و بیداد اهریمنی "
"شاهنامه و گویش بختیاری"
"مردمی از آهن در جستجوی آزادی"
حاج علیقلی خان سردار اسعد از نگاهی دیگر
ایل من مظلوم اما سرفراز
فریدون فرخ و پسران آزمند
از پارت تا پارتاکنا
پاسخ به یک اشتاه تاریخ
پیشینه و علل کوچ در بختیاری
گویش بختیاری درآیینه شاهنامه
بختیاری ها وانگلیسی ها
رئیس الوزرائی صمصام السلطنه بختیاری، (کابینه انقلابی و لغو کاپیتولاسیون)
بختیاری در فراز و فرود تاریخ
نژاد و خاستگاه قوم بختیاری
نگرشی بر گویش و پوشش قوم بختیاری
برای مشاهده ادامه عکس نوشته ها به ادامه مطلب مراجعه کنید.
محمد کریمی منجرمویی خوانندهای از دیار بختیاری شهرستان لردگان روستای منجرمویی و بزرگ شدهی زرین شهر میباشد که آهنگ مذکور را در وصف زنده یاد مرتضی پاشایی خواندند و قرار است به زودی یک آهنگ بختیاری نیز بخواند.آرزوی موفقیت برای این خواننده جوان و و خانوادهی هنرمندش که نقش بسزایی در موسیقی و ورزش شهرستان لنجان و اصفهان دارند داریم.
دانلود و پخش آهنگ برای مرتضی پاشایی از محمد کریمی منجرمویی
قبل از دانلود شما امکان پخش موزیک را دارید.
قلعه سرد یکی از دهستانهای بخش دهدز از توابع شهرستان ایذه در استان خوزستان میباشد. قلعه سرد از تیرههای اورک از ایل دینارون بختیاری هفت لنگ میباشد . سرزمین زیبا و همیشه سر سبز قلعه سرد با چنار معروف کی قباد در سینه خود راز و رمزهای اسطورهای تپانیده است .قلعه سرد در میان تمام طوایف بختیاری به خاک شاعر پرور معروف و مشهور است . شاعرانی چون :
1-زنده یاد ملا قلعه سردی صاحب اثر جنگنامه
2-زنده یاد سلطانمراد دانشور قلعه سردی
3-زنده یاد شجاع کیانی قلعه سردی
4-کوروش کیانی قلعه سردی-(ت:1354- روستاي قلعه سرد- ايذه)كارشناسي ادبيات
مقام اول غزل و مقام اول شعر نو(كنگره شعر ايران – بندرعباس)
مقام اول غزل(كنگره شعر ايران ما- تهران)
پر افتخارترین و مشهورترین شاعر این خطه میباشد .کسب عناوین و مقامهای عالی در زمینه شعر من جمله : کسب مقام اول شعر ایران ما(تهران)-مقام اول شعر شبهای شهریور(تهران)-مقام دوم شعر بینالمللی والس-چندین دوره پیاپی کسب عناوین اول تا سوم شعر جوان ایران(بندر عباس)و دهها مقام استانی و کشوری دیگر از افتخارات این شاعر برجسته است.تسلط ایشان در شعر فارسی و فولکوریک بختیاری در حدی میباشد که بانوی غزل ایران "سیمین بهبهانی" در مصاحبهای به تمجید از ایشان پرداخته اند.
5- نيكزاد كياني قلعه سردي
۶-وحيد کیانی قلعه سردی صاحب آثار مردی سبز – از کنار این زندگی
از بنامترین شاعران این خطه اند.
شعر های زیبای استاد کورش کیانی در ادامه مطلب
فرشی با طرح مشاهیر بختیاری
خواننده و ترانه سرا و مدرس آواز های بختیاری در ششم آبانماه سال 1342 در روستای زیبا و سرسبز کمفه در میان کوههای سر به فلک کشیده و استوار بختیاری چشم به جهان گشود. وی تاشش سالگی در همان روستا بود و پس از آن جهت تحصیل به شهر مسجد سلیمان آمد وی از دوران ابتدایی تا پایان دبیرستان خود را در آن شهر گذراند و در همان شهر سکونت داشت و فعالیت های هنری خود را در سال 1368 در شهرستان مسجدسلیمان آغاز نمود و با تشکیل اولین گروه موسیقی در آنجا فعالیتهای چشمگیری به مرحله اجرا گذاشت .
در سال 1365 به محضر استاد فقید (بهمن علاءالدین) رسید و باب آشنایی را با ایشان آغاز نمود و از راهنماییها و تجارب ارزنده استاد فقید بهره مند گردید و پیوسته ترانه ها و ساخته های خود را به محضر ایشان ارائه می داد و از نظرات استاد در جهت ارتقاع کیفی آهنگ ها بهره مند می گردید .
اگر میخواهید بیشتر دربارهی علی تاجمیری بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید
ای گُـــــلُ كينـــه چينُـــو اِبـــازه وا ســـازْ گُلَی
كِـــه زيدِنِـــه زِلْ بِـــه يَـک زَرْدِه وُ تــــــارازْ گُلَی
ای گُـلُ كينه وُلا كِه دِل سی كَسْ نَشْتْ گُلَی
ز مَشْسِلِيـمـــون بِگِـر تـا سَـرِ مُنْـگَـشْت گُلَی
ای گُـــلُ كينـه كِـه تَشْ وَنْـدِه بِـه لالـــی گُلَی
بــه مـالِـمـيــــــر و هَـمـه مــــالا زوالـــی گُلَی
ای گُـــلُ كينــه كِـه دی جـورِس نيــاهِــه گُلَی
كـه تَشْ نهـادِه بِـه هَـرْ كُيـه كِه سيـاهِـه گُلَی
ای گُـلُ كينه گِـليس چی كَـــوْگِ مَسْتِـه گُلَی
غِيــرا بــه آسْتــــاره و مَــــــه دِل نَبَسْتِـه گُلَی
ای گُـلُ كينـه صـــداس مَخمَـــلِ سُهْـــرِه گُلَی
كِــه اَر بِــدَهْــــرِه، کِمَـــرِ ايــــــل اِبُـهْــــرِه گُلَی
ای گُــــلُ كينـــه دِلانــــه پُــی بِــرِشْتِــــه گُلَی
زِ مـالْكَـنــون تـا بَهيــگ جـا خُونـه هِشْتِـه گُلَی
«علی بداغی»
برخی از مشاهیر بختیاری
رسول نجفیان در ۲۸ دی ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد. در دوران دبستان با تاثیرپذیری از شیوه اداره کلاس توسط معلم روحانی خود، ذوق نمایش در او ایجاد شد. وی سال ۱۳۴۸ در هنرکده تئاتر آناهیتا فعالیت داشت.
اصالت وی به ایل بختیاری بازمی گردد اما متولد تهران است، موسیقی را از جوانی دنبال می کرد و نواختن دوتار را توسط یک روستایی به نام عاشق حیدر همدانی فراگرفت. پس از آن نیز آموختن موسیقی را نزد استاد اسماعیل مهرتاش ادامه داد.
نجفیان دارای مدرک کارشناسی روانشناسی از بخش علوم تربیتی مدرسه عالی پارس سابق در سال ۱۳۵۶ است. بازی در تئاتر را از سال ۱۳۴۸ و بازی در سینما را از سال ۱۳۶۳ با فیلم صف ساختهٔ علیاصغر عسگریان آغاز کرد.
اگر میخواهید اطلاعات بیشتری درباره رسول نجفیان به دست بیاورید به ادامه مطلب بروید
حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگیاش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسالهای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضله موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتادهاست، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه میدانست روغن نجس است (بنا بر نظر فقها در چنین شرایطی روغن جامد نجس نمیشود و این ادعا که ایشان روغن را نجس میدانست نیاز به منبع و رفع ابهام دارد.)، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانوادهاش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامهنویسی را گذراند.
برای خواندن بقیه متن به ادامه مطلب مراجعه کنید
ایشان دیپلم ادبیات و کارمند ارتش است که اکنون دوران بازنشستگی خود را سپری می کند. استاد علی حافظی 25 شهریور 1334 در شهرستان مسجد سلیمان محله خواجه آباد بی بی یان متولد شد.
((عمویی داشتم به نام ولی که نی هفت بند می نواخت .و من پیوسته به نوای او گوش می دادم.
علاقه من به این ساز روز به روز بیشتر می شد تا اینکه عموی دیگرم که محصولات لبنی را را به شهر می برد یک روز از شهر برایم یک فولوت آورد. من هرروز با آن فولوت سرگرم بودم و از روی نغمه هایی که از نی عمویم میشنیدم تقلید می کردم. پس از آن نیز از صدای سحرگونه نی استاد کسایی که آن زمان از رادیو پخش می شد الگو گرفتم و در تمامی عمر استادی نداشتم که از او چیزی بیاموزم.
معلمی داشتیم به نام بیگلری. او روزی یک نی به من هدیه داد و بعد مرا تشویق کرد تا در مسابقات دانش آموزی مسجد سلیمان شرکت کنم. شرکت کردم و اول شدم. بعد از انقلاب در جشنواره موسیقی مقامی خوزستان نیز اول شدم. سال 1369 در جشنواره نی نوازان کشور که با داورری بزرگانی چون استاد کسایی انجام پذیرفت، دوم شدم. هیچگاه از خاطرم نمی رود که آن روز در پایان اجرا فقط یک نفر برای تشویقم دست زد و اما آن یک نفر کسی نبود به جز پدر نی جهان استاد کسایی.))
ایشان تا پیش از آشنایی با استاد بهمن علاءالدین موسیقی سنتی کار می کرد و پس از آن به سفارش بهمن علاءالدین فقط به موسیقی بختیاری پرداخت.
استاد در مورد اولین برخوردش با بهمن علاءالدین چنین می گوید (( در سال 1365 در یکی از تالارهای اهواز هنگام نوازندگی در آواز بیات ترک شخصی نزد من آمد و گفت من بهمن علاءالدین هستم و از نوع نوازندگی شما خوشم آمده و می خواهم با شما ملاقاتی داشته باشم تا با کارهای یکدیگر بیشتر آشنا شویم.اولین ملاقات ما بیش از هشت ساعت به طول انجامید و ایشان آهنگ هایی را که خودشان ساخته بودند اجرا کردندو من هم ایشان را با نی همراهای می کردم. از همان روز کار ما شروع شد و بنده افتخار این را پیدا کردم تا در چهار کاست هی جار،تاراز،برافتو، آستاره ایشان را همراهی کنم و در بسیار از کنسرت ها در کنارش باشم. صدای او به لحاظ موسیقی بسیار گرم بود چنان که گویی صدای او سال ها برای اینگونه خواندن تعلیم داده شده بود.
ویژگی های علی حافظی که او را از سایر نوازندگان جدا می کند:
آوردن جمله های کهن ترین ساز بختیاری توشمال در نی کار بسیار دشواریست چرا که توشمال و نی خیلی با هم از لحاظ وسعت صدا پرده ها و ... با هم فاصله دارند .اما با این کار با شنیدن صدای نی او شما را با زبان نی به سالهای پیش تر و وارگه های قدیمی و عاشقی های کهنه و داس و درو برزگری می برد .و خاطرات مرده در دل کوه دشت ها های کوچیدن را یاد می آورد.
2. یافتن سبک گمگشته بختیاری در موسیقی سنتی(بخصوص نی) که از ابداعات اوست .طوری که خیلی راحت اکنون می شود فهمید که اینطور نوازندگی خاص بختیاری هاست به عبارت بهتر موسیقی علی حافظی مارک دارد.
3.سرعت او در نوازندگی : آنان که نی کار می کنند میدانند که سرعت در نوازندگی نی خیلی مهم است اما نه طوری که ریتم و زیبایی را از کار بگیرد اکثر اوقات دیده شده در نوازندگی ها ی دیگران وقتی که نوازندگی سرعت می گیرد زیبایی و دلنشینی از دست می رود و ریتم ها تقریبا گم و یا کمرنگ می شوند اما استاد حافظی این دو را با سرعت زیاد و دلنشینی خاصی در کنار هم قرار داده
4.انجام بعضی کارهای جدید و نشد در نوازندگی نی: مثل کنسرت اهواز رنگ (دقیقه 16 در فیلم این کنسرت) که هنگام جواب آواز ( آخی هالو زال خو ایگوهه بس بگرین گوش) در یک رفت رو برگشت دو نوع انگشت گذاری را باهم ترکیب می کند که خیلی ها خواستند این کا را تقلید کنند اما نشد.
استاد علی حافظی که از آلبوم هی جار همراه استاد علاءالدین(مسعود بختیاری)بوده اند در روز خاکسپاری استاد علاءالدین در امامزاده طاهر کرج و در ۱۳ آبان ۱۳۸۵ ترانه ای که از قبل آماده داشت را به یار همیشگی اش تقدیم کرد.
وی وقتی پشت تریبون رفت ابتدا با چشمانی اشک آلود گفت؛"بهمن فکر نمیکردم برات ساز چپی بزنم"سپس با همان حال و هوا به نواختن ساز چپی با "نی" اش پرداخت. در انتها کوروش اسدپور خواننده توانای ایل آن قطعه شعر معروف(سرودهٌ استاد حافظی) را بهمراه نوای "نی" استاد حافظی خواند؛
مُو غَریوِ ای وُلاتُم که نَدارُم رَه به جایی
هر چِه اَمداد ایزنُم نیرَسِه به جایی
آسِمون اَور گِرِه دُنیانِ کِرد تَنگ
چُونُو که هیچ کی نِ هیچ نیکُنِه بَنگ
آسمون اَور گِره دُنیانِ کِرد سَرد
مو چِطور دل خوش کُنُم لا ای همه بَرد
روزگار وا گِلِ سُور ایا نِهامون
هُمدورُنگِ لیشِهِ بِوَنِه به جامون
روزگار چه زُم ایخو که خوم نَدونُم
بَفتیِه با تالِ غَم تَمدارِ جونم
روزگار چه زُم ایخو مَر خُوم نَدونُم
ایزنی کَر کیتِ غَم به اُستُخونُم
اِی دِل اِی باور مَکُن دنیا خَش اُو بُو
چالِ سَردِ ایلمون پُر زِ تَش اُو بُو
دادُم اِی بیدادُم اِی دیدی چه کِردُم
گِمونِ روزِ چینوُ به خُوم نَکردُم
دادُم اِی بیدادُم اِی مَندُم خُومِ تَک
مَر قیامت بِنِشونِمون کِلِ یَک
و چقدر با حال و هوای مردم همخوانی داشت...
این قطعه آوازی در آلبوم بهیگ بصورت بدون کلام و در ابتدای طرف دوم کاست(آهنگ ششم) آمده است و باز هم استاد حافظی با نفس گرم خود شنونده را به همان روزهای غم انگیز می برد.روزهایی که باید بدون یار دیرینه اش و بدون آن صدای جاودانه سَر کند.حالا واقعا استاد حافظی و آن "نی" اش تنها هستند...
حسین پژمان بختیاری (متولد ۱۲۷۹تهران متوفی۱۳۵۳تهران) شاعر و تصنیفسرای ایرانی عصر قاجار و دورهٔ پهلوی بود.
قوم لُر از دیر باز خاستگاه مشاهیر و نام آورانی بوده است که نقشهای بی بدیلی را در تاریخ ایران زمین ایفا کرده اند.در طول تاریخ زنان لُر نیز دوشادوش مردان به فعالیتهای اجتماعی ، سیاسی پرداخته و از خود ذکاوت،رشادت و دلاوری های زیادی به یادگار گذاشته اند و در جای جای تاریخ همه را به تحسین وا داشته و نام خود و قوم لُر را تا ابد بر تارک تاریخ ایران حک کرده اند.یوتاب خواهر آریو برزن سردار لر تبار هخامنشی _ دولت خاتون اتابکان لر _ مریم بیگم مادر کریم خان زند ، سردار بی بی مریم بختیاری ، قدم خیر شیر زن لرستانی و .... ازجمله این زنان نام آور لُرتبار بودن ...