با عضویت در خبرنامه ایمیلی شکوه بختیاری میتوانید مطالب سایت شکوه بختیاری را در ایمیل خود دریافت کنید فقط کافیست بر روی لینک و یا بنر زیر کلیک کنید و با ثبت ایمیل خود ثبت نام کنید:
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
3 | 6580 | omran |
![]() |
1 | 2298 | 654321 |
![]() |
0 | 1386 | 123456789 |
![]() |
0 | 3335 | chida |
![]() |
1 | 1601 | admin |
![]() |
1 | 2010 | admin |
![]() |
1 | 2090 | admin |
![]() |
1 | 3896 | admin |
![]() |
3 | 1860 | alireza |
![]() |
5 | 1613 | chida |
![]() |
0 | 1826 | mazi |
![]() |
1 | 1510 | mazi |
![]() |
2 | 1531 | mazi |
![]() |
0 | 1366 | chida |
![]() |
5 | 30113 | chida |
![]() |
1 | 1289 | chida |
![]() |
0 | 974 | admin |
![]() |
0 | 867 | admin |
![]() |
1 | 1288 | mazi |
![]() |
1 | 954 | chida |
نبرد دلاورمردان بختیاری با مغول ها
بختياري در زمان مغول :
مقاومت خستگي نا پذير و غرور آفرين بختياري ها در مقابل تجاوز مغول ها ي وحشي ، خونخوار ، مكار ، سنگدل و بي رحم بر كسي پوشيده نيست .
مغول ها كه در جنگ و گريز مهارت داشتند بارها قصد كردند كه سرزمين بختياري را ( كه قسمت وسيعي از ايران بود ) به تصرف خود در آورند . اما با رشادت مردان و شير زنان بختياري حتي يك وجب از اين خاك را متصرف نشدند و اين خود نشاني از قدرت و بي باكي بختياري در زمان مغول است .
مورخين رسمي كشور در كتاب تاريخ دوره راهنمايي فصل دوازدهم چنين نوشته اند : با تدبير والي فارس و اتابكان لر مغولها نتوانستند وارد قسمت جنوب و جنوب غربي ايران (بختياري ، لرستان و فارس ) شوند . اين نيز قطعا ناشي از پشتيباني سلحشوران بختياري و ساير قهرمانان جنوب كشور بود .
نياهي سمناني در كتاب چنگيز چهره خونريز تاريخ به نقل از ديترامون و ابن بطوطه مراكشي چنين نوشته است : آثار خرابي و ويراني در منطقه بختياري نديدم و بايد گفت مغول ها به لرستان بزرگ (بختياري) آسيبي نرساندند .
همچنين نياهي سمناني در صفحه 176 از همان كتاب آورده : ... و در سال 691 هجري قبيله چادر نشين لر (بختياري) به قيام بزرگي عليه مغول ها دست زدند و حتي شهر اصفهان را از اشغال مغول ها بيرون كردند . ... تيمور لنگ در جنگي كه با لرهاي كوچك (اهالي خرم آباد ) داشت سه نفر از بهادران خود به نام ؛ آقا تيمور ، عمر و محمد بهادر را از دست داد كه نشان از صلابت غيور مردان خرم آبادي در آن دوران است .
- اتابك افراسياب ، والي بختياري :
اتابكاني كه بر بختياري حكومت كرده اند عموما به واليان لرستان بزرگ معروفند . سلاله ي هزار سپيدان مركزشان ايذج (ايذه) بود و بخش اعظمي از خوزستان را در تصرف داشتند . ابن بطوطه مراكشي در مورد اتابكان بختياري چنين نوشته است :
در ايامي كه من در آنجا بودم اتابك افراسياب پسر اتابك احمد بود . اتابك افراسياب در قلمرو خود 46 خانقاه را آباد كرده است . وي مالياتي كه مي گيرد را به سه بخش تقسيم مي كند ؛ بخش اول خرج مدارس و زوايا مي شود بخش دوم را مخارج قشون و آباداني مي رساند و بخش سوم هزينه حرم شاهي خود و غلامان و خدام مي شود .
... وقتي من در ايذج شدم شيخ الشيوخ آنان علامه ... نورالدين كرماني نام داشت و اختيار تمام زوايا با وي بود . در آن هنگام 12 نفر فقير همراه با من بودند كه همگي در منزل اتابك به يك ميزان بهره مند بوديم و اوضاع خوبي داشتيم .
ديترامون فرانسوي مي گويد : حكومت اتابكان و موفقيت آنان در امر مملكت داري فقط متكي به نيروي توانمند دلاور مردان بختياري بود .
درود بر این راننده ی با غیرت
سبزه رو از سفره بگیر / ماهی را با خودت بیار
وقتشه بیرون بزنیم / سیزدهمین روز بهار
>>>>>>> پیامک و اس ام اس جدید ۱۳ به در <<<<<<<
دشمناتون در بدر
رفقاتون گل به سر
خوشی هاتون صد برابر
۱۳ بدر مبارک
برآمد باد صبح و بوی نوروز / به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال وهمه سال / مبارک بادت این روز و همه روز
************ sms تبریک سال نو ۱۳۹۳ ************
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
امسال که آمدی به خانه ما ، عیدی نرود از یادت !
سال نو و نوروز باستانی پیشاپیش مبارک باد . . .
آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش
و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می رویم
سرخی تو از من ، زردی من از تو
جشن باستانی چهارشنبه سوری مبارک
.
.
.
پیشاپیش آغاز مانور جنگ جهانی سوم
و شبیه سازی انفجار های قاره ای
و آزمایش بمب های اتمی
بر تو مسئول ویژه برگزاری مراسم مبارک !
دعای هنگام تحویل سال پارسی
شب ولادت میترا ،الهه ی مهر بر آن شویم همانند پیشینیان
اهریمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنایی مهر و محبت در دلمان جوانه زند و بذر عشق و
دوستی طولانی ترین شب سال را منور کند
یلدا مبارک
برای مشاهده اس ام اس های بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید
روز نهم هر ماه «آذر» یا «اَتر»(Atar) نام دارد؛ آذر ایزد ویژهی همهی آتشهاست و از احترام ویژهای نسبت به سایر آخشیجها (عناصر) برخوردار میباشد و «جشن آذرگان» جشنی دیگر از جشنهای آتش است در گرامیداشت این آخشیج و ایزد منسوب به آن.
ابوریحان بیرونی در صفحه ۲۵۶ ترجمهی آثارالباقیه دربارهی این جشن میآورد :
« ... روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند میباشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشتهای که به همهی آتشها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند ... »
در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعة احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشتهاند.
در جشنهای آتش مردم روی بام خانهها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و پایکوبی و نیایش و فرآوری خوراکهای ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن میگیرند. نزد ایرانیان، جشن آذرگان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و همچون نوروز و مهرگان بر آن ارج مینهادهاند.
در این روز آتشکدهها را آراسته و آذین بندی میکردند و در آن جایگاه مقدس مراسم ویژهای برای جشن برگزار میکردند. نظافت و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بود و معتقد بودند در این روز مشاوره و رایزنی دربارهی امور و دشواریها به نتیجهی مطلوب میانجامد.
آتش به طور عموم از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه همهی اقوام روی زمین بوده و هر قوم و طایفهای به شکلی آن را ستودهاند.
دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در اینباره دارد و نشان میدهد که چگونه همهی ملل جهان از هر نژاد آتش را میستایند و از متمدنترین کشورها در اروپا تا وحشیترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
در نزد هندوان، «آگنی»(Agni) اسم آتش و نام پروردگار آن است و در «ریگ ودا»ی هندوان و اوستای ایرانیان اسم پیشوای دینی هر دو دسته از آریاییها، «اَترهون»(Athravan) میباشد که به مانک آذربان و آن کسی که از برای پاسبانی آتش گماشته میشود است.
همچنان در «وستالیس»(Westalis) در رم قدیم دختری پاکدامن و دانا از خاندانی شریف به نگهبانی و زنده نگه داشتن آتش مقدس در معبد «وستا»(Westa) موظف بوده است و در مدت خدمتش که 30 سال بوده، میبایست با کمال پاکی و پرهیزگاری و تقدس به سر برد و نگذارد آتش مقدسی که پشتیبان دولت رم تصور میشد خاموش گردد.
روز عشق در سرزمین من از هنگام آفریده شدنم آغاز شد
جشنهای ایران باستان به جشنهای ایران در دوران ایران باستان اشاره دارد. جشنهای بزرگ ایرانیان باستان عبارت بودند از: نوروز، مهرگان، جشنهای آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان که در خلال هر یک از این جشنها مراسم و جشنهای وابستهای نیز برگزار میشدهاست.[۱] لازم به تذکر است که تاریخ جشنهای ذکرشده و تقسیمبندی ماهها بر اساس گاهشماری ایران باستان است و با گاهشماری هجری شمسی امروزین مطابقت ندارد.
نام ماه | تاریخ روز و نام روز | نام جشن | |
۱ | فروردین | روز نوزدهم، روز فروردین | جشن فروردگان |
۲ | اردیبهشت | روز سوم، روزاردیبهشت | جشن اردیبهشتگان |
۳ | خرداد | روز ششم، روز خرداد | جشن خردادگان |
۴ | تیر | روز سیزدهم، روز تیر | جشن تیرگان |
۵ | امرداد | روز هفتم، روز امرداد | جشن امردادگان |
۶ | شهریور | روز چهارم، روز شهریور | جشن شهریورگان |
۷ | مهر | روز شانزدهم، روز مهر | جشن مهرگان |
۸ | آبان | روز دهم، روز آبان | جشن آبانگان |
۹ | آذر | روز نهم، روز آذر | جشن آذرگان |
۱۰ | دی | روز یکم، روز هرمزد | خرم روز |
۱۱ | بهمن | روز دوم، روز بهمن | جشن بهمنگان |
۱۲ | سپندارمذ | روز پنجم، روز سپندارمذ | جشن اسفندگان |
اگرمیخواهید درباره ی جشن های ایران باستان بیشتر بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید
شب یلدا یا شب چله آخرین روز آذرماه، شب اول زمستان و درازترین شب سال است.ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند.
این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان قبل از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه یی از غلبه تاریکی.
اگر میخواهید درباره ی شب یلدا بیشتر بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید
نوروز برابر با یکم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال و یکی از کهنترین جشنهای
به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف
فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران
و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،[۱] مجمع عمومی سازمان ملل در نشست
۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز،
با ریشهٔ ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب
رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی
بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند
توصیف شدهاست.[۲]
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی
سازمان ملل متحد، به عنوان میراث معنوی، به ثبت جهانی رسیدهبود.[۳]
در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد
و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.
اگر میخواهید درباره ی عید نوروز بیشتر بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید
تخت جمشید
پرسپولیس یا (تخت جمشید، پارسه، پرسه پلیس، هزارستون و یا چهل منار) که در شمال
شهرستان مرودشت در شمال استان فارس (شمال شرقی شیراز) جای دارد، فاصله این مکان تاریخی
توریستی تا مرکز استان ۵۰ کیلومتر می باشد. [۱] نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی
سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست.
در این شهر باستانی بنایی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ،
خشایارشاو اردشیر اول بنا شدهاست و به مدت حدود ۵۰ سال، مرکزی برای برگزاری مراسم آیینی
و جشنها به ویژه نوروز بودهاست. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون
به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند
و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.[۲] بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته
پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با گسترش این مجموعه به بزرگی آن افزودند.
بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است
به خاطر سنگ نبشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحهها آن حکاکی
شدهاست.[۳] باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد،
به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید [۴] و احتمالاً بخش عظیمی از کتابها،
فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با اینحال ویرانههای این مکان هنوز
هم در شهرستان مرودشت در استان فارس برپا است و باستان شناسان از
ویرانههای آن نشانههای آتش و هجوم را بر آن تأیید میکنند.
این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.
اگر میخواهید اطلاعات کامل درباره ی تخت جمشید
بدست آورید به ادامه مطلب مراجعه کنید
فرزندان من، دوستان من! من اكنون به پایان زندگی نزدیك گشتهام. من آن را با نشانههای آشكار دریافتهام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و كام من این است كه این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام كودكی، جوانی و پیری بختیار بودهام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نیز احساس نمیكنم كه از هنگام جوانی ناتوانترم. من دوستان را به خاطر نیكوییهای خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیدهام. زادگاه من بخش كوچكی از آسیا بود.
اگر میخواهید ادامه وصیت نامه را بخوانید به ادامه مطلب بروید
وصيتنامه داريوش بزرگ
اينك كه من از دنيا ميروم بيست وپنج كشور جزو امپراتوري ايرانميباشد ودر تمام اين كشورها پول ايران رواج دارد.و ايرانيان در آن كشورها داراي احترام ميباشند و مردم كشور هانيز داراي احترام هستندجانشين من خشايارشا بايد مثل من در حفظ اين كشورها بكوشد وراهنگهداري اين كشورها اين است كه در امور داخلي آنها دخالت نكند و مذهب و شعائرآنها رامحترم بشمارداكنون كه من از دنيا مي روم تو دوازده كرور در زردرخزانهسلطنتي داري و اين زر يكي از اركان قدرت تو ميباشد. زيرا قدرت يك پادشاه فقطدر شمشير نيست بلكه به ثروت نيز هست البته به خاطر داشته باش كه تو بايد بهاين ذخيره ها يبافزايي نه كه از آن بكاهي.من نميگويم كه از آن برداشت نكني زيرا قاعده اين زر اين استكه هنگام ضرورت از آن برداشت كنند. اما در اولين فرصت آنچه را كه برداشتي بهخزانه برگردان. مادرت آتوسا بر من حق دارد پس پيوسته وسايل رضايت خاطرش رافراهم كن.ده سال است كه من مشغول ساختن انبار هاي غله در نقاط مختلفكشور هستم و من روش ساختن اين انبارها كه از سنگساخته ميشود به شكل استوانهاست , در مصر آموختم.چون انبار ها پيوسته تخليه ميشود حشرات در آن بوجود نمي آيندو غله در اين انبارها سالها مي ماند. بدون اينكه فاسد شوند.
اگرمیخواهید ادامه ی وصیت داریوش بزرگ را ببینید به ادامه مطلب بروید
داریوش بزرگ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() | |
---|---|
![]() |
|
دوران | ۵۲۲ - ۴۸۶ پیش از میلاد (۳۶ سال) |
زادروز | ۵۴۹ پیش از میلاد |
مرگ | ۴۸۶ پیش از میلاد |
آرامگاه | کوه رحمت، نقش رستم |
پیش از | خشایارشا |
پس از | کمبوجیه دوم |
دودمان | هخامنشیان |
پدر | ویشتاسپ |
فرزندان | خشایارشا ویشتاسپ ارته زوستر (دختر داریوش) هخامنش |
دین | مزدیسنا |
داریوش یکم (به پارسی باستان: )، پسر ویشتاسپ، ناموَر داریوش بزرگ[۱]، سومین پادشاه هخامنشی بود. وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک چندی از بزرگان هفت خانوادهٔ اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورشهای درونمرزی پرداخت. فرمانروایی شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمینهایی چند به شاهنشاهی افزود. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود.
از دیگر کارهای او حفر راهآبی بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن سو به دریای مدیترانه پیوند میداد. آرامگاه او در دل کوه رحمت در جایی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. پس از جهانگیری کوروش و کمبوجیه سراسر آسیا (آسیای صغیر) مگر عربستان جزو قلمرو او محسوب میگردید.
اگر میخواهید درباره ی داریوش بزرگ بیشتر بدانید به ادامه مطلب بروید
کورش بزرگ یا کورش کبیر (Cyrus) (به پارسی باستان:
) همچنین معروف به کورش دوم (۶۰۰ یا ۵۷۶ تا ۵۳۰ یا ۵۲۹ پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی (۵۵۹-۵۲۹ پیش از میلاد) است.او به شاه چهار گوشه جهان شهرت دارد (شاه پارس، شاه انشان، شاه ماد، شاه بابل، شاه سومر و اکد )
بخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون و گسترش تمدن، شناخته شدهاست.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.
پدر : کمبوجیه یکم
مادر : ماندانا
نژاد : هخامنشی
تولد : ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه : پارس
همسر : کاساندان
فرزندان : کمبوجیه/بردیا/آتوسا/آرتیستون/مروئه
مرگ : ۵۳۰ یا ۵۲۹ پیش از میلاد
محل درگذشت : سیردریا
آرامگاه : پاسارگاد
یکی از شگفتی های پارسه / تخت جمشید
نام سی روز ماه در ایران باستان
در ایران باستان هرماه سی روز داشت و نام روز ها به این ترتیب بودند:
1-هرمزد 2-بهمن روز 3-اردیبهشت روز 4-شهریور روز 5-سپندارمذ روز 6-خرداد روز
7-امرداد روز 8-دی بآذر روز 9-آذر روز 10-آبان روز 11-آبان روز 12-ماه روز
13-تیر روز 14-گوش روز 15-دی بهمرروز 16-مهر روز17-سروش روز
18- زشن روز 19-فروردین روز 20-بهرام روز 21- رام روز 22-باد روز
23-دی بدین روز 24- دین روز25- ارد/اشی روز 26-اشتاد روز
27 آسمان روز 28-زامیاد روز 29- مهر اسپند روز 30-انیران روز.
روزی بزرگان ایرانی وموبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کند و ایشان اینگونه فرمود :
خداوندا ، اهورا مزدا ، ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار…!
پس از اتمام نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه نیایش نمودید؟!
فرمودند : چه باید می گفتم؟
یکی گفت : برای خشکسالی نیایش مینمودید !
کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای آذوقه وغلات می سازیم…
دیگری اینگونه گفت : برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش می کردید !
پاسخ شنید : قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم…
عده ای دیگر گفتند : برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش می کردید !
پاسخ دادند : نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم…
وهمینگونه پرسیدند وبه همین ترتیب پاسخ شنیدند…
تا این که یکی پرسید : شاهنشاها ! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟!
کوروش تبسمی نمود واین گونه پاسخ داد :
من برای هر پرسش شما ، پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبرگردم واقدام نمایم؟!
پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد ، اولین دلیل آن دروغ است…
چـو خــورشيــد تـابـان ميــان هــوا
نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا
جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او
شــگفتي فــرو مــانــده از بخت او
بــه جمشيــد بر گــوهـر افشـانـدنـد
مرآن روز را روز نوروز خــوانــدنــد
ســر ســال نـو هـرمـز فــــروديـــن
بر آســـوده از رنـــج روي زميـــن
بـــزرگان به شـــادي بيـــاراستنـــد
مـي و جـام و رامشگـران خواستنـد
چنيــن جــشن فــرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان يادگار
در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21روز برگزار ميگرديد كه در هر روز برنامهيي خاص انجام ميگرفت.
1. از اول تا روز سوم براي ديد و بازديد خويشاوندان و بزرگان.
2. از روز سوم الي روز ششم فروردين، ديد و بازديد همگاني و برگزاري جشن رپيثون.
3. از روز ششم الي روز نهم، براي اجراي جشن خوردادگان.
4. از روز نهم الي سيزدهم، بار عام شاهي براي پذيرفتن عموم طبقات هر يك بهنوبه خود بود.
5. ازروز سيزدهم الي روز نوزدهم، براي تفريحگاههاي خارج از شهر.
6. ازروز نوزدهم الي بيست و يكم، براي اجراي مراسم جشن فروردگان
7. روز بيست و يكم پايان جشن و مخصوص تفريح و گردش در خارج از شهر است(5).
در يك تقسيمبندي ديگر، فروردين به شش قسمت تقسيم ميگرديد:
1. پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ويژه داشتند.
2. پنج روز دوم براي بخشش اموال ودريافت هداياي نوروزي از طرف پادشاه.
3. پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.
4. چهارمين پنج روز به خواص تعلق داشت.
5. پنج روز پنجم به لشكريان.
6. ششمين قسمت پنج روزه به رعايا اختصاص داشت(6).
اين تقسيمبندي به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشيد و به قول بيروني در آثارالباقيه بعد از جمشيد و بنا به نظر ذبيحالله صفا در زمان ساسانيان معمول بوده است.
نقسيمبندي ديگر هم وجود داشته است كه به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسيم ميشده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقيه روزهاي نوروز را نوروز خاصه ميگفتند.