loading...
شکوه بختیاری
آخرین ارسال های انجمن
سجاد محمدی منجرموئی بازدید : 1192 دوشنبه 18 شهریور 1392 نظرات (0)
نوروز ایران باستان

 

نوروز برابر با یکم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های

 به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف

 فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران

 و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،[۱] مجمع عمومی سازمان ملل در نشست

 ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز،

با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب

رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی

بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند

 توصیف شده‌است.[۲]

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی

 سازمان ملل متحد، به عنوان میراث معنوی، به ثبت جهانی رسیده‌بود.[۳] 

در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد

و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.

اگر میخواهید درباره ی عید نوروز بیشتر بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید

زمان نوروز

 

جشن نوروز با تحویل سال یا لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می‌گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود،[۴] و در تقویم هجری خورشیدی لحظه تحویل سال تعیین کننده نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین است، چنانچه سال قبل از ظهر و در نیمه اول شبانه روز تحویل شود همانروز نوروز است و در صورتیکه تحویل بعد از ظهر باشد فردای آن نوروز است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۰، ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.[۵]

در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.[۶]

واژهٔ نوروز

واژه نوروز از فارسی میانه nwklwc (آوانویسی: nōgrōz) است، که برگرفته از اوستایی بوده است. اوستایی آن احتمالاً *𐬥𐬀𐬎𐬎𐬀𐬐𐬀 𐬭𐬀𐬊𐬗𐬀𐬵 navaka raocah باید بوده باشد.[۷]

امروزه در فارسی این واژه در دو معنی به‌کار می‌رود:[۸]

۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری (برابری شب و روز) و آغاز سال نو
۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»

ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند.[۹]

در متن‌های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No، Now، Nov وNew Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده‌است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته می‌شوند.

به باور احسان یارشاطر بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود (که البته وی تلفظ فارسی ایران را مبنا قرار داده است). این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار می‌رود.[۱۰]

نوروز در فارسی میانه /noːg roːz/ بوده است. در فارسی ایران این واژه به صورت [nou̯ɾuːz] (در گفتار عامیانه، [noːɾuːz])، در فارسی افغانستان به صورت [næu̯ɾoːz]، و در فارسی تاجیکی به صورت [næu̯ɾʉz] یا [næu̯ɾɵz] تلفظ می‌شود (تلفظ‌ها به آی‌پی‌ای هستند).

پیشینه

منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست.[۹] در برخی از متن‌های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است.[۱۱] پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده‌است که جمشید در حال گذشتن ازآذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.[۹]

برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گردد.[۹] همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌است.[۹] اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده‌است.[۱۲]

نوروز در زمان سلسله هخامنشیان

کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود.[۱۱] این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده‌است. در زمانداریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده‌است.[۹] اما بررسی‌ها بر روی این سنگ نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند،[۱۲] و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اند.[۹][۱۳] شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده‌است.[۱۱]

در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده‌است.[۱۳]

نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان

در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد.[۱۲] در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.[۱۴]

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبود و در فصل‌های گوناگون سال جاری بود.[۱۵]

اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.[۱۱]

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.[۱۴] از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.[۱۴] همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.[۱۱]

نوروز پس از اسلام

از برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.[۱۲]

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند.[۱۲] بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یک‌بار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را به‌جای ۳۶۵ روز برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.[۱۵]

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.[۱۱]

نوروز از دیدگاه اسلام و تشیع

نوشتار اصلی: نوروز در تشیع

در اسلام و به ویژهٔ آیین تشیع به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده‌است و بر گرامی داشتن آن تأکید شده‌است. از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است.[علاّمه مجلسی (م‏۱۱۱۱ق) «بحارالأنوار] در حدیثی از امام صادق آمده‌است:

روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند و هیچ چیزی را شریک او ندانند و این که به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده، و بادهای باردار کننده در آن وزیده‌است و گلها و شکوفه‌های زمین آفریده شده‌است. و آن روزیست که کشتی نوح به کوه جودی قرار گرفت. و آن روزی است که در آن قومی که از ترس مرگ از خانه‌های خود بیرون آمدند و آنها هزارها نفر بودند پس خداوند آنها را بمیراند و سپس آنها را در این روز زنده کرد. و آن روزیست که جبرئیل بر پیامبر ص فرود آمد. و آن همان روزیست کهابراهیم ع بتهای قوم خود را شکست. و آن همان روزیست که پیغمبر خدا، امیرالمؤمنین علی ع را بر دوش خود سوار کرد تا بتهای قریش را از بالای خانه خدا به پائین انداخت و آنها را خرد کرد...[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰]

نوروز در دوران معاصر

مقاله مرتبط: جشن جهانی نوروز

نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت زمانی ممنوع بوده‌است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانهمانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند.[۲۱][۲۲] همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اطلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند.[۹] همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.[۴] تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، نوروز در ترکیه (که توسط کردها برگزار می‌شود) ممنوع و غیرقانونی بود؛ در اغلب مواقع نوروز با بازداشت کردها توسط نیروهای امنیتی ترکیه‌ای همراه بود. در سال ۱۹۹۲ دست کم ۷۰ کُرد در درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه کشته شدند. اگرچه امروزه دولت ترکیه نوروز را به عنوان جشن بهار ترکی (به ترکی: Nevruz) جشن می‌گیرد، اما همچنان نوروز به مثابهٔ نمادی نیرومند از هویت کُردی در ترکیه‌است.[۲۳]

نوروز در سروده‌های فارسی

نوشتار اصلی: بهارانه

گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن داده‌اند و ما در ذیل به برخی از لطایف شعر در این موضوع اشاره می‌کنیم:

نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر   نزد یکدگر و هر دو زده یک بدگر بر
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین   دهقان جهان دیده‌اش پرورده ببر بر
آن زیور شاهانه که خورشید برو بست   آورد همی خواهد بستن به شجر بر

و هم او در قصیده دیگر چنین گوید:

نوروز بزرگ آمد آرایش عالم   میراث به نزدیک ملوک عجم از جم...

فرخی ترجیع‌بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:

ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید   کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید   تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید   ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید   چنان‌دانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید   وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار آید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی   ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی

منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:

آمد نوروز هم از بامداد   آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد   مرد زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی راد   گیتی گردید چو دارالقرار

هم او در مسمط دیگر گفته:

نوروز بزرگم، بزن ای مطرب، امروز   زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دل‌انگیز و دلفروز   ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز   بر قافیه خوب همی خواند اشعار

بوالفرج رونی گوید:

جشن فرخنده فروردین است   روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروزست   باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت   گلبن آراسته حورالعین است

مسعود سعد سلمان از عید یاد شده چنین یاد کند:

رسید عید و من از روی حور دلبر دور   چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
رسید عید همایون شها به خدمت تو   نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
برسم عید شها باده مروق نوش   به لحن بربط و چنگ و چغانه و تنبور

جمال‌الدین عبدالرزاق گفته:

اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری   هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری
گر تماشا می‌کنی برخیز کاندر باغ هست   باد چون مشاطه‌ای و باغ چون لعبت گری
عرض[۲۴] لشکر می‌دهد نوروز و ابرش عارض است   وز گل و نرگس مر او را چون ستاره لشکری

حافظ شیرازی در غزلی گفته:

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی   از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن   که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می‌لعلست   که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی   به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

هاتف در قصیده‌ای گوید:

نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا   زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا
ز فیض ابر آذاری زمین مرده شد زنده   ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا
بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان   به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...
همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی   بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی

قاآنی در قصیده‌ای به وصف نخستین روز بهار گوید:

رساند باد صبا مژدهٔ بهار امروز   ز توبه، توبه نمودم هزار بار امروز
هوا بساط زمرّد فکند در صحرا   بیا که وقت نشاط است و روز کار امروز
سحاب بر سر اطفالِ بوستان بارد   به جای قطره همی دُرِّ شاهوار امروز
رسد به گوش دل این مژده‌ام ز هاتف غیب   که گشت شیر خداوند، شهریار امروز

[۲۵]

سعدی در غزلی به مناسبت نوروز و آغاز سال نو می‌گوید:

برامد باد صبح و بوی نوروز   به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال   همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار   دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست   حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرم است ای گل کجایی   که بینی بلبلان را ناله و سوز

[۲۶]

حاتم فامنینی در غزلی به مناسبت نوروز و آغاز سال نو می‌گوید:

گسترده طبیعت سوی ما بال و پرش را   آورده زکهسار نسیمی خبرش را
نقاش طبیعت که بود شهره آفاق   آراسته تا عرضه نماید هنرش را
چون مادر دلسوز طبیعت بغلش باز   تا دختر خود بوسه زند یا پسرش را

جغرافیای نوروز

منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه شامل چند کشور می‌شود و همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود. برخی آیین‌های نوروز در این کشورها با هم متفاوت‌اند. مثلاً در افغانستان سفره هفت‌میوه می‌چینند؛ اما در ایران سفره هفت سین می‌اندازند.

جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود.[۲۷]

کردها نیز این جشن ایرانی را در فاصلهٔ میان ۱۸ تا ۲۱ مارس جشن می‌گیرند؛ در هنگام نوروز، کردها با گردهم‌آیی در بیرونِ شهرها، به استقبال بهار می‌روند. در این گردهم‌آیی‌های نوروزی، زنان کرد لباس‌های رنگین پوشیده و «شال‌های پرزرق و برق» بر سر می‌نهند؛ مردان جوان کُرد نیز پرچم‌های سبز و زرد و سرخ را برافراشته و با رقص و پایکوبی گرد آتش، نوروز را پاس داشته و زنده نگاه می‌دارند.[۲۳]

در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹[۲۸] (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.[۲۹][۲۸]

در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بین‌المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.[۳۰]

آئین‌ها

خانه‌تکانی

نوشتار اصلی: خانه‌تکانی

خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز می‌شوند.[۳۱] این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود.[۳۲]

افروختن آتش

برگزاری مراسم آتش‌بازی در میان کردهادر شهر استانبول، ترکیه

رسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده‌است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد.[۳۲] در کردستان در روز نوروز مراسم آتش نوروزی(به کردی ئاگر نه‌وروزی Agir Newrozî) انجام می شود. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.[۳۳]

همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.[۳۴]

سفره‌های نوروزی

سفره هفت سین از سفره‌های نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان رایج است.
سفره هفت سین در تمبر پستی جمهوری آذربایجان
سفره هفت سین در ایستگاه راه آهن تهران - نوروز ۱۳۹۰

سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان[۳۵] و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود. در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با حرف سینآغاز شده باشد؛ مثل سیر، سنجد، سمنو، سیب و...[۳۶][۳۷] به هفت سینی که چیده می‌شود معانی خاصی نسبت داده‌اند. مثلاً سیب را نماد زیبایی و تندرستی، سنجد را نماد عشق و محبت، و سکه را رزق و روزی گفته‌اند. سفره نوروز از زمانهای کهن بوده اما به این صورت بوده‌است که سفره‌ای را پهن می‌کردند و در بشقابهای سفالی و یا فلزی آنواع آجیلهای خشک شده مانند توت خشک - برگه خشک شده زردآلو و هلو و پختیک (پخته شده و خشک شده لبو) و عسل و سر شیر خشک شده، کلوچه، گعگ (کیک) قطاب و نان سرموکی و... می‌گذاشتند تخم مرغ رنگ شده حتماً در سفره وجود داشت. در این سفره بعضی چیزها فقط جنبه زیبایی داشت مانند تخم مرغ و آیینه ولی سایر چیزها برای خوردن و پذیرایی میهمانان بودو هر زمان که تمام می‌شد بلافاصله صاحبخانه ظروف را مجدد برای میهمانان جدید پر می‌کرد. اما اینکه هفت چیز با نام سین باشد پدیده جدیدی است به نظر می‌رسد گذاشتن هفت جزء آغازشونده با حرف سین در سفرهٔ نوروزی پدیده‌ای است که در اواخر دوره قاجار رایج شده و پیشینهٔ تاریخی ندارد، بلکه توسط رسانه‌ها فراگیر شده‌است. ضمناً مردم قبل از نوروز به حمام می‌رفتند و شلوغ ترین روزهای سال گرمابه‌ها چند روز سال نو بود گرمابه که معمولاً با چوب و هیزم در (گرخانه)GOr khaneh یا آتش خانه آب حمام را گرم می‌کرد حتماً یک ذخیره خاص چوب و هیزم را برای روزهای نوروز ذخیره می‌کرد. شب نوروز همه پلو یا چلو خورش می‌خوردند بسیاری از خانواده‌ها سالی فقط یکبار می‌توانستن چلو خورش بخورند و آن هم شب نوروز بود. از این پلو برای فقرا، سلمانی (آرایشگر) و حمامی (مسئول آتش حمام) و برای کدخدای هر محل هم پیشکش می‌بردند.

پهن کردن سفرهٔ نوروزی در ایران آداب و رسوم خاصی دارد و روی سفره اجزای دیگری به‌ویژه آینه، شمع، و آب نیز حضور دارند. از دیگر اجزای سفرهٔ امروزی می‌شود از ماهی و تخم مرغ رنگ‌شده یاد کرد.

در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار می‌گیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد.[۳۶] چیدن سفره‌ای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.[۳۸]

علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است.[۳۷] در جمهوری آذربایجان عدد هفت اهمیتی ندارد و بر روی سفره‌های نوروزی خود، آجیل قرار می‌دهند.[۳۸]

غذاهای نوروزی

یکی از متداول‌ترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته می‌شود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه می‌شود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند، این غذا طبخ می‌شود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیین‌های خاصی همراه‌است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان[۵]، ترکمنستان[۳۹] و ازبکستان[۴۰] سمنو را به‌صورت دسته‌جمعی و گاه در طول شب می‌پزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی می‌خوانند. برای نمونه در افغانستان در یکی از مشهورترین ترانه‌ها، این بیت به تکرار خوانده می‌شود:[۴۱]

سمنک در جوش ما کفچه زنیم   دیگران در خواب ما دف چه زنیم

پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. به‌طور مثال در بخش‌هایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی در شب عید، در افغانستان سبزی چلو با ماهی، در ترکمنستان؛ نوروزبامه،[۴۲] در قزاقستان؛ اویقی آشار،[۴۳] در بخارا؛ انواع سمبوسه[۴۴] پخته می‌شود. به‌طور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقه‌ای که نوروز جشن گرفته می‌شود مرسوم است و هر منطقه‌ای غذاها و شیرینی‌های مخصوص به خود را دارد. یکی از معروفترین و خوش‌خوراک ترین شیرینی‌های ایرانی که در عید نوروز از قدیم در ایران تهیه می‌شود و بسیار پر طرفدار است نیز شیرینی آرد نخودچی است.[۴۵]

دید و بازدید

دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.

مسابقات ورزشی

برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری و روستایی، یکی دیگر از آیین‌هایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار می‌شود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازیها و سرگرمی‌های ویژه‌ای از جمله سوارکاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار می‌کنند. برپایی جنگ خروس و شاخ‌زنی قوچ‌ها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار می‌شود.[۳۳]

در استان‌های شمالی افغانستان نیز مسابقات بزکشی به مناسبت‌های مختلف از جمله نوروز برگزار می‌شود.[۴۶]

طبیعت‌گردی

مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و مناطق خارج از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه است.[۴۷] مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هراتنیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری می‌کنند.[۴۸]

علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان می‌روید، می‌روند.[۴۶]

یکی دیگر از آیین‌های نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گل‌گردانی و بلبل‌خوانی است. گل گردان‌ها از دره و تپه و دامنهٔ کوه‌ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرارسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده می‌دهند.

نوروزخوانی

نوشتار اصلی: نوروز خوانی

نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونه‌ای از آواز خوانی است که در گذشته در ایران رواج داشته‌است. در حال حاضر رواج این گونه آواز خوانی بیشتر در استان‌های مازندران و گیلان است.[۴۹] در نوروز خوانی افرادی که به آن‌ها نوروز خوان گفته می‌شود پیش از آغاز فصل بهار به صورت دوره‌گردی به شهرها و روستاهای مختلف می‌روند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه می‌خوانند. این اشعار اکثرأ به زبان‌های طبری و گیلکی می‌باشد. این اشعار بیشتر بصورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده می‌شود.[۵۰][۵۱]

منتقدان نوروز

نویسندگان و نظریه پردازانی نیز بوده‌اند که نوروز را آیینی ناپسند و مذموم می‌دانستند. برخی روحانیون پس از انقلاب سال ۵۷ سعی در زدودن نوروز از تقویم ایران کردند.[۵۲] آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی نیز گفت: «امیدوارم عیدغدیر جای نوروز را بگیرد».[۵۳][۵۴][۵۵][پیوند مرده][۵۶] پیشتر از این نیز امام محمد غزالی درکیمیای سعادت نوشته بود: «... اظهار شعار گبران حرام است بلکه نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد...».[۵۷]

در دوران معاصر نیز برخی، مسئولین جمهوری اسلامی ایران را متهم به تلاش در مذهبی کردن نوروز کرده‌اند. بطور نمونه محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کنونی ایران می‌گوید:

نوروز روز آماده شدن برای تحقق حاکمیت الهی بر جهان است. همه ما باید نوروز را با همه خوبی‌هایش و پیام‌هایش که خلاصه در یک پیام است و آن پیام انتظار و استقبال از بهار بشریت و خرمی دوران یعنی حاکمیت آخرین ولی خدا، منجی موعود است را گرامی بداریم.[۵۸]

جشن جهانی نوروز

نوشتار اصلی: جشن جهانی نوروز

در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.[۵۹]

روز جهانی نوروز

نوشتار اصلی: روز جهانی نوروز

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ برابر با ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامه‌ای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب ماده ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستین‌بار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی به‌عنوان یک مناسبت بین‌المللی به رسمیت شناخته شد.[۶۰][۶۱]

نخستین بار نوروز ۱۳۹۱ را در صحن عمومی سازمان ملل و یونسکو به میزبانی ایران جشن گرفتند. بان کی مون دبیرکل سازمان ملل پیامی بدین مناسبت صادر کرد.

 

 

 

نياز به تولدی دوباره ، پاک شدن از آلودگی ها و اشتباهات گذشته و شروع يک زندگی نو در وجود آيين ايران باستان به صورت اعتقاد به يک نقطه عطف خاص يعنی آفرينش متمرکز شده است. طبيعت پس از گذران دوره ای سرد و بی محصول ، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفريده می شود. انسان نيز بايد به عنوان يکی از آفریده های خداوند سعی کند همراه طبيعت به رستاخيز برسد. ماه فروردين را ماه فروهرها يا فروشی ها می نامند. در اين ماه به دليل رستاخيز ( نو شدن موقت دنيا ) پرده ميان زندگان و مردگان به کنار رفته و ارواح نيک درگذشتگان به ملاقات زندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی ، نيز از همين اعتقاد سرچشمه می گيرد. ارواح نيک به صورت افرادی که رويشان پوشيده است به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نيز به آنان به رسم يادبود و برکت هديه ای می دهند. و نيز تميز کردن خانه ها و روشن کردن چراغ ها و شمع ها در زمان تحويل سال برای رضايت خاطر و هدايت فرورهاست.

نـوروز، جشن آغاز سال، امروزه در ايـــران و کشورهای ديــگر

«جهان ايــرانی» بــه عنـوان مهمترين جشن ســـال، اهميت

خاصی دارد. هرچنـد کــه در طول تـاريخ ايــران، جشن هـای

مهرگـان، سده، آبـانـگان، يـــلدا، و جشن ها و مراسم ديــگر

ملی، هميشه بـــا شکوه خاصی جشن گـــرفته مـی شدند

و حتــی در بعضی موارد، اهميت آنـــها از نــوروز نيــــز بيشتر

بــوده، امـــا جشن نوروز تنـــها نمونه ايـــن جشن های ملی

است کـــه همواره اهميت خود را حفظ کــرده و در بــــرابــــر

اقداماتی کــــه بـرای محدود کردن آن صورت گرفته، هميشه

ايستـــاده است. خاصيت فــرا مليتی و فــرا دينی نوروز يکی

از دلايــل اصلی ايـــن استقامت و همگانی بــودن آن در بيـن

مردمــان مختلف است. در روز ابتــدای فروردين ، کــه بنــــام

پـــاک و بــرکت دهنده اهـورامزدا ( خدای پــاک ) مزين شده

است ، خورشيد وارد برج حمل شده و جهــان از نــو آفــريده

می شود. ايــرانيــان قديم بــــرای استقبال از سبزی بهـاران

25 روز مـانــده بــه فروردين بــر 12 ستون خشتی يا سنگی

( 12 ستون ، اشاره بـــه اعتقاد کهن قرار گــرفتن جهان بــر

روی 12 ستــون دارد ) سبـــزه می کـــاشتند. ششمين روز

فروردين که بنا به دیدگاه های بسياری از محققان و موبدان زرتشتی ، سال روز تولد زرتشت اسپنتمان است ، به نوروز بزرگ معروف است. آورده اند که در بامداد آن روز به کوه بوشنج شخص خاموشی که دسته ای از گياهان خوشبو در دست دارد ساعتی نمايان است ، سپس پنهان می شود و تا سال ديگر در همين هنگام ديگر نمايان نمی گردد ...

 

... عده زيادی فرق ميان نوروز و لحظه تحويل سال نو را درست نمی دانند. تعريف درست نوروز نخستين روز سال در تقويم ايرانی است يعنی يکم فروردين ماه و يا روز اورمزد از ماه فروردين. لحظه آغاز نوروز درست پس از نيمه شب است و اين يک لحظه «تقويمی» است. لحظه تحويل سال يک واقعه يا لحظه «طبيعی» است و زمان آن می‌تواند ساعت‌ها با لحظه آغازين روز يکم فروردين فاصله داشته باشد. بنابراين، لحظه تحويل سال در سراسر جهان يکی است، ولی لحظه آغاز نوروز (يکم فروردين) نسبی است، نسبت به خط استاندارد زمان بين المللی که در گذشته به خط «گرينويچ» مشهور بود و هنوز هم اکثر مردم آن را به همين نام می شناسند.

 

نوروز در طول تاريخ، هميشه به عنوان جشنی متحد کننده و بدون وابستگی های نژادی، زبانی، و دينی مطرح بوده و تمام مردمی که به صورتی وابسته به جهان فرهنگی ايرانی بوده اند، آن را به عنوان جشن آغاز سال خود قبول کرده اند. دانش ما از آغاز جشن گرفتن نوروز بسيار محدود است. مدارک نوشتاری در تاريخ ايران، تا قبل از قرن اول بعد از ميلاد اشاره ای از نوروز نمی کنند. هرچند که بسياری از محققان بر اين عقيده هستند که يکی از دلايل ساختمان مجموعه پارسه (تخت جمشيد)، جشن گرفتن نوروز و بارعام نوروزی شاهنشاهان بزرگ هخامنشی بوده است. اما نخستين برخورد ما با نوروز در مدارک تاريخی به سلطنت "ولاش اول" اشکانی باز می گردد. ولاش اول را عموما پايه گذار بسياری از مراسم ايرانی از جمله سده می دانند و نوشته شدن قسمت هايی از اوستا را نيز به دوران او نسبت می دهند. متاسفانه کمبود مدارک کامل ما را از تحقيق لازم در مورد جزئيات برگزاری نوروز در دوران اشکانی محروم می کند. برعکس، از مراسم نوروز در دوران ساسانی(650-224 پ م) اطلاعات جامعی در دست داريم. کتيبه های ساسانی، پند نامه ها و ديگر قطعه های ادبيات ايرانی ميانه، از برگزاری جشن سال نو در دربار ساسانی صحبت می کنند. مراسم بار نوروزی که در آن شاهنشاه برای تمام اعضای دولت و نمايندگان ملت، بارعام ترتيب می داد، از بازمانده های مراسم ساسانی است. مراسم بارعام شاهانه در دوران بعد از اسلام نيز باقی ماند و تمام پادشاهانی که از اصل غير ايرانی می آمدند (مانند سلاطين غز و مغول و ...) نيز دربار خود را برای برگزاری رسوم ايرانی و از جمله نوروز آماده می کردند!

 

ايران در دوران باستان يکی از کشورهای باشکوه و باعظمت آن روزگاران بود. مطابق روال روزگار آن شکوه و عظمت سپری شد. با حمله ها و هجوم بيگانگان بسياری از موارد تاريخی و فرهنگی ايران باستان همچنان در ابهام باقی مانده است. حتی زبان های باستانی ايران را تا همين چند دهه پيش کسی نمی دانست و نمی شناخت و اين مشکل به همت زبان شناسان و ايران شناسان بيگانه برطرف شده است! از نام ياران دوران باستانی بسیار دور نيز شناخت درستی نداريم. گهگاه به مناسبت هايی خاص در آثار زبان فارسی از آنها نام برده می شود، اما اطلاع روشنی از آنها در دست نيست.

جمشيد يکی از همين نام ياران باستانی است که هويت او در هاله ای از ابهام و ناشناختگی می باشد. جمشيد دارای جام است و انگشتری، شراب از ساخته های اوست، و آيين شراب را همو نهاده است. از جمله کارهای ديگری که به او نسبت داده شده بنياد نهادن جشن نوروزست. با اينکه اين جشن به عنوان يکی از بنيادهای ديرپای فرهنگی ايران باستان تا امروز بر جای مانده است،‌ اما سبب پيدايی و روايی آن تا کنون ناروشن مانده است. با همه اين ها چنانچه در آثار بازمانده زبان و ادبيات فارسی جستجو و بررسی دقيق به عمل آيد چنين بر می آيد که: برپايی جشن نوروز به مناسبت پيروزی جمشيد بر ديوان بوده است. زيرا ديوان سرمايه دارانی بودند که به مردم ستم می کردند. جمشيد سال ها با آنان جنگيد ، تا سرانجام بر آنان پيروز شد، آنگاه آيين داد و برابری را در ميان مردم بر پا ساخت،‌ او در زمان سلطنت در آبادانی ايران و آسايش خاطر مردم از هجوم بيگانگان ، نقش بسياری داشت. روز اعلام حکومت داد را نخستين روز فروردين قرار داد،‌و آن را نوروز ناميد، زيرا از آن روز به بعد آيين نو در ميان مردم برقرار می شد. سبب اينکه نوروز را در فروردين ماه قرار داد اين بود که ماه فروردين از سال ها پيش قداست داشت و ماهی محترم بود و آيين های مذهبی ديگری در اين ماه انجام می شد. بنابراين جشن نوروز با ديگر جشن های مذهبی فروردين در هم آميخت و ازين آميختگی نرووز جشنی بزرگ و فراموش ناشدنی شد. اين گاهنبار ( جشن ) از جمشيد شاه سال به سال بر اهميت و فراگيری آن افزوده شد. در اوستا که تنها کتاب دوره باستانی ايران است سخنی از نوروز نيست،‌ زيرا اوستا هنگامی نوشته شده که دين و فرهنگ زردشتی بر کار و بر قدرت بوده است، ‌و دين زردشت آن گونه که پيداست با دين و فرهنگ جمشيد ناسازگارست،‌ ازين روی از نوروز که نهاد جمشيد است نامی نبرده است.يک روايت دیگر در مورد خاستگاه نوروز اين است که در اين روز کيخسرو، پسر پرويز بردينا، به تخت سلطنت نشست و ايرانشهر را به اوج شکوفايی خود رساند.

 

در طی ساليان پر فراز و نشيب تاريخ ايران کوشش هايی يا از روی کینه و یا دشمنی برای کم رنگ کردن و بی اهميت جلوه دادن نوروز صورت گرفت . بنــابـر نمونه ، امام محمد غزالی در کيميای سعادت سفارش می کند کــه " ايرانيان ، جشن نوروز و سده را نگيرند! چراغانی نکنند! لباس نو نپوشند! حتی عزاداری کنند تا مجوس از بين برود!! ". اما انگار اين افکار کمی زيادی ضد ایرانی بود ، چرا که هيچ گاه عملی نشد! اما به نظر می آيد جشن نوروز را ديگر کسی نمی تواند از ايران جدا کند. ایرانیان در تمامی روزهای فروردين خانه های خود را چراغانی کرده و چوب های خوشبو می سوزانند و شمع ها را روشن نگاه می دارند.

با استناد بر نوشته‌های بابلی ها، شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در طول جشن نوروز در ايوان کاخ خود نشسته و نمايندگانی را از شاهان استان‌های گوناگون ایران بزرگ که پيشکش‌هايی نفيس همراه خود برای شاهنشاه آورده بودند می‌‌پذيرفتند. گفته شده که داريوش کبير، يکی از شاهنشاهان بزرگ هخامنشی در آغاز هر سال از پرستشگاه مردوک، که از خدايان بزرگ بابليان بود ديدن می‌‌کرد.

 

همچنين پارتيان و ساسانيان همه ساله نوروز را را با برپايی مراسم و تشريفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ويژه خود را پوشيده و به تنهايی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌‌شد. و سپس والامقام‌ترين موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هايی همه از جنس زر، شمشير، تير و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حين زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدايای خود را تقديم شاه می‌‌کردند. شاه پيشکش‌های نفيس را به خزانه فرستاده و باقی هدايا را ميان حاضران پخش می‌‌کرد. چند روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گياه مختلف بر بالای هريک از آنها کاشته می‌‌شد. در روز ششم نوروز، گياهان تازه روييده شده بر بالای ستون ها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌‌پاشيدند و تا روزی از فروردين که به آن روز مهر می‌‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

 

روشن کردن آتش هنگام عصر يکی ديگر از رسومی بود که بين مردم در نوروز عموميت داشت. به باور زرتشت، ماه فروردين (نخستين ماه گاهشماری خورشيدی ايرانيان) به فره‌وشی (سرزندگی) اشاره دارد به اينكه که دنيای مادی را در آخرين روزهای سال دچار دگرگونی می‌کند. بنابراين، زرتشتيان، ده روز را برای اينکه روح نياکان خود را شاد کنند، گرامی میدارند. ممکن است اين سنت که، برخی در هفته آخر پيش از نوروز به گورستان ها می‏روند، ريشه در اين باور داشته باشد.

در نخستين بامداد نوروز، مردم روی يکديگر آب می‌‌پاشند. پس از گرويدن به اسلام نيز اين رسم بجا مانده است با اين تفاوت که به جای آب از گلاب استفاده می‌شود. از ديگر رسوم نوروز، حمام رفتن و هديه دادن به يکديگر بود. و يکی از باشکوه‌ترين سنت ها نيز سبز کردن دانه گياه در يک ظرف است که به آن "سبزه" گويند.

 

رسم آب پاشی:

از مراسم كهن ايرانيان در نوروز رسم آب پاشی به يكديگر و يا آب تنی و شست و شوی خود با آب بوده است. "بيرونی" در پيدايی رسم آب پاشی در ميان ايرانيان انگيزه های گوناگونی را ياد كرده است. مثلا می نويسد، چون تن انسان در زمستان به كثافات آتش، يعنی دود و خاكستر آلوده می شود، مردم با آب پاشی به خود و يا آب تنی اين كثافات را از خود دور و خود را تطهير و پاكيزه می كنند. همچنين در سبب شست و شوی تن يا آب پاشيدن به يكديگر می نويسد: «چون در عهد پادشاهی جم هيچ جانوری نمرد و به طوری رو به فزونی گذاشتند كه فراخنای زمين با همه پهنايی كه داشت بدل به تنگنا شد، خداوند آن وقت زمين را سه برابر كرد و ايشان را امر نمود كه با آب غسل نمايند تا از هر گناهی پاك شوند و هر سال برای اينكه آفات را از ايشان دور كند اين كار را تكرار نمايند.»

امروزه رسم كهن آب تنی و آب پاشی در نوروز كمتر در ايران معمول است، ليكن بقايای آن را در آيين های مربوط به جشن چهار شنبه سوری در برخی از جامعه ها و فرهنگ های ايران می توان ديد. رسم آب فشانی در نوروز هنوز ميان گروهی از مردم سرزمين های  همسايه ايران از جمله پاكستان رايج است. مثلا در آداب تحويل سال ميان برخی از مردم چنين رسم است : «در موقع تحويل سال تمام افراد خانواده دور هم جمع می شوند ، در میان جمع كاسه ای پر از آب روی سينی بزرگی قرار می دهند. در آب عطر و گل های رز و گلاب می ريزند و بزرگ خانواده دعای تحويل سال را می خواند و سايرين در خواندن اين دعا از او پيروی می كنند اين عمل 365 بار تكرار می شود و پس از خواندن اوراد، شخص مزبور درود گويان آب كاسه را به وسيله انگشتان دست بر روی همه افراد موجود می پاشد و بقيه را در گوشه ای از حياط می ريزد. اين تشريفات نزد همه علاقمندان به نوروز سرچشمه يمن و سعادت محسوب می گردد.

 

هفت سين:

سبزه نمودار گل های زيبا و زينتی ، سرسبزی و خرمی . سيب ميوه ای بهشتی و نماد زايش . سمنو از جوانه گندم ، نمود رويش و برکت . سنجد بوی برگ و شکوفه آن محرک عشق و دلباختگی است. آينه و شمع بر سر سفره هفت سين نيز نماد نور و روشنايی و شفافيت است. معمولا تخم مرغ نيز بر سر سفره هفت سين هست که نماد نطفه و باروری و زايش است. نيز در اساطير ايران ، جهان تخم مرغی شکل است ، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده آن نمودگار زمين است. ماهی زنده نيز نماد سرزندگی و شادابی است و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ايران عزيزمان پراکنده است.

 

امروزه، نوروز جشن اصلی بسياری از مردم آسيای غربی است. کشورهايی که حتی هيچ گاه تحت سلطه سياسی ايران نبوده اند، آن را به عنوان يکی از جشن های اصلی خود محسوب می کنند. هرکدام از مليت های مختلف، مراسم خاص خود را برای جشن گرفتن نوروز دارند، اما همه اين جشن را «نوروز» می نامند و آمدن آن را مقارن با بهار حساب می کنند.

در ايران وافغانستان، نوروز همچنين آغاز سال رسمی کشور است که از ابتدای ماه فروردين محاسبه می شود. استفاده از سال خورشيدی از دوران هخامنشيان در ايران معمول بود، هرچند که آغاز گاهشماری چندين بار در دوران های مختلف تغيير کرده است. در دوران ساسانی به دليل رعايت نکردن اصول کبيسه، در چند مورد نوروز در فصول اشتباه مانند ميانه تابستان جشن گرفته شد! اين مشکل گاهشماری به وسيله ستاره شناس بزرگ، همچون عمر خيام، در قرن ششم هجری حل شد و از آن تاريخ، تقويم «جلالی» به عنوان تقويم خورشيدی کشور انتخاب شد، هرچند که رسمی شدن آن به عنوان تقويم کشور، تا قرن چهاردهم خورشيدی (آغاز همين قرن ما) به طول انجاميد. يکی از مسايل مهم، رعايت کردن کبيسه صد و بيست ساله ايست که بوسيله عمر خيام توصيه شده و در بار آخر در زمان فتحعلی شاه قاجار ننگین رعايت شده است. عدم رعايت اين کبيسه، باعث بهم خوردن تدريجی تاريخ تحويل سال می شود که شروع زودرس سال 1383، آن را بصورت محسوسی در آورده بود.

نام ماه های تقويم خورشيدی بارها تغيير کرده. در دوران هخامنشی، نام هايی استفاده می شد که بعد از دوران هخامنشی به فراموشی سپرده شد. نام ماه ها در دوران ساسانی بر مبنای نشانه های زرتشتی وضع شد که تقويم ماهانه ساسانی که فاقد هفته است و در آن هرروز ماه يک نام دارد، بهترين اثر باقی مانده از آن است. در بيشتر دوران اسلامی، اسامی بابلی/آرامی ماه هایی مانند «تموز» و «نيسان» مورد استفاده بود، اما با برقراری تقويم جلالی به عنوان تقويم رسمی ايران در اوايل قرن جاری خورشيدی، اسامی ساسانی نيز دوباره برقرار شدند که متاسفانه تلفظ آنها در مواردی تغيير کرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
فعالیت های رسانه شکوه بختیاری در فضای مجازی در جهت گسترش فرهنگ بختیاری و اتحاد قوم بزرگ لر
سایت شکوه بختیاری
فروشگاه اینترنتی شکوه بختیاری
کانال تلگرام شکوه بختیاری
شکوه بختیاری در اینستاگرام
شکوه بختیاری در فیس بوک
شکوه بختیاری در تویتر
شکوه بختیاری در یوتیوب
شکوه بختیاری در آپارات
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 122
  • کل نظرات : 156
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 169
  • آی پی امروز : 175
  • آی پی دیروز : 182
  • بازدید امروز : 485
  • باردید دیروز : 277
  • گوگل امروز : 12
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 4,158
  • بازدید ماه : 12,456
  • بازدید سال : 82,497
  • بازدید کلی : 1,913,298
  • کدهای اختصاصی